به نام خداوند بخشاینده مهربان
**********************************
"لا اله الی الله" : نیست خدایی جز الله (خدای یکتا)
بت های درونم را می شکنم تا درونم فقط با خدای یکتا پر شود تا به آرامش برسم.
به مفهوم "لا اله الی الله" که فکر می کردم، دوران جاهلیت قبل از بعثت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) به خاطرم می افتاد، دورانی که مردمان مشرک، بت ها و الهه هایی دست ساز را شریک خداوند متعال قرار داده بودند! فکر می کردم که در عصر حاضر که بت پرستی چندان رایج نیست، لذا چه حکمتی دارد در هر شبانه روز بارها "لا اله الی الله" را در اذان و اقامه و نماز و ذکرها بخوانیم؟
آیا فقط اله قراردادن بتهای دست ساز بشر به معنای بت پرستی و شرک است؟
پس برای رسیدن به آرامش لازم است ما نیز ابراهیمی وار و محمدی وار که بت های زمانه خود را شکستند و ندای "لا اله الی الله" سر دادند، ندای "لا اله الی الله" سر دهیم و بتهای درونمان را بشکنیم.
**********************************
به نام خداوند بخشاینده مهربان
**********************************
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم هرکس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
**********************************
به نام خداوند بخشاینده مهربان
همچنانکه در پست قبلی بررسی شد:
به خاطر دوری از خدا و اشتیاق اتصال به خداوند، درون سینه ام را که از منیت ها (من ها) پرشده است، شرحه شرحه می نمایم تا سینه ام از منیت ها و تدابیرش (منشاء کلیه ناراحتی های بشر مانند دروغ، حرص و طمع، تعصب، حسد، کبر و خودبینی، غیبت، بدبینی، مکر، خیانت، اسراف، تهمت، اهانت، کینه، تمسخر، بدزبانی، زخم زبان، ظلم، کم کاری، کم فروشی و... و دهها من دیگر) خالی شده و با یاد و روح خدا پر شده و به آرامش برسم.
*****************************************
مثالهای ساده عینی در منزل و اجتماع
*****************************************
مثال 1 : منزل
بعد از یک روز کاری به منزل می رسیم و انتظار داریم همسرمان با رویی گشاده از ما استقبال نماید. آن روز همسرمان حوصله ندارد و از ما استقبال خوبی نمی نماید.
روش اول : تدبیر "من":
من خودخواهی و بدبینی روشن می شود و تدبیر می کند و راهکار می دهد : "چرا من را تحویل نگرفت! در مورد من چی فکر کرده! من مستحق چنین برخوردی نبودم! " و ... و شروع می نمایید به دادن راهکارها و تدابیر توسط من خودخواهی : من عین خودش باهاش رفتار می کنم! من ادبش می کنم! من نصیحتش می کنم! من گلایه می کنم! من به حسابش می رسم! .... اجرای تدابیر و راهکارهای نامناسب من، چیزی جز شعله ور کردن "من های همسرمان" و ایجاد حس رنج و درد در ما و خانواده مان نخواهد نمود! امان و امان از دست این "من ها" !
روش دوم، تسلیم:
من خودخواهی و بدبینی را سرکوب می نماییم تا در لحظه حال، تسلیم شویم. وقتی در در برابر خداوند تسلیم شدیم و تدبیر را به او سپردیم، چون خداوند منشاء مهربانی و رحمت است، با الهام از خداوند رحمان و رحیم شروع می نماییم به محبت و دلجویی از همسرمان و کمک به بهترشدن حال او. پس به جای درد و رنج در خانه مان عشق و محبت جاری می شود. همسرمان نیز از ما درس عشق و محبت و خویشتن داری و تسلیم می آموزد و در آینده سعی خواهد نمود با گشاده رویی از ما استقبال نماید. آری این است نتیجه تسلیم و شرحه شرحه نمودن و دور انداختن منیت و تدابیرش، تا جایش را به حضور خدا، آرامش، مهربانی و عشق بسپارد.
*****************************************
*****************************************
مثال 2 : رانندگی
در حال رانندگی هستیم و راننده ای با شتاب و ناگهانی و بی احتیاط جلوی ما می پیچد تا زودتر به مقصدش برسد.
روش اول : تدبیر "من":
من عصبانیت و خشم روشن می شود و تدبیر می کند و راهکار می دهد : "چرا جلوی من پیچید! چرا مثل من به قوانین احترام نمی گذارد! چرا به من بی احترامی کرد! چرا من را ترساند! فکر می کند من مثل او بلد نیستم! و شروع می نمایید به اجرای راهکارها و تدابیر من عصبانی : من ادبش می کنم (شروع می کنید به گاز دادن و پیچیدن جلوی او و یا شروع می کنید به سیگنال دادن ممتد) .... اجرای این تدابیر، چیزی جز شعله ور شدن بیشتر "من عصبانی" آن راننده و بیشتر عصبانی شدن خودمان و ترس و ناراحتی همراهانمان و مردم گذر و خیابان نخواهد داشت. حتی شاید اجرای چنین تدابیری خدای ناکرده منجر به تصادف و دعوا نیز شود.
روش دوم : تسلیم":
*****************************************
*****************************************
*********************************
به نام خداوند بخشاینده مهربان
*********************************
به نام خداوند بخشاینده مهربان