به نام خداوند بخشاینده مهربان
انسان باشخصیتی هستید. برای خودتان اسم و رسمی دارید. آوازه آرامش و اخلاق هستید! اما گاهی سر مسائل کوچک در خانواده یا جامعه از کوره در می روید! بسیار عصبانی و خشمگین شده و رفتاری خشن از خود بروز می دهید. بعدا که به خود می آیید، به خود می گویید آیا این من بودم!
مثال: در نانوایی با وقار تمام ایستاده ام.
شخصی سعی دارد نوبت را رعایت نکند.
خود را اهل نظم می دانم و از هر آنکه نظم را به هم می زند بیزارم.
حال در ذهن تصمیم می گیرم که او را ادب کنم! مودبانه اعتراض می کنم،
او بسیار بی شخصیت است و پاسخ بی ادبانه ای می دهد.
"من" درونم شعله ور می شود!
چنان پاسخ تندی می دهم که کار به درگیری هم می رسد! شاید کار به جاهای باریک هم بکشد و اتفاقات بسیار ناگواری رخ دهد!
بعد درگیری کمی فکر می کنم و می گویم آیا این من بودم؟ آیا این رفتار زیبنده من بود! همه که مرا به اخلاق مداری می شناسند! چرا چنین کردم!
راه حل : در مواجهه با انسان های بی شخصیت و نادان و بروز رفتارهای ناسالم از طرف آنها لازم نیست خود را ناظم بدانید و برای "ادب کردن آنها" اقدام نمایید. تکلیف ادب کردن آن شخص را به تقدیر بسپارید. او در مواجهه با انسانهای بی شخصیتی در حد خودش ادب خواهد شد! نگذارید "من" های درونتان شعله ور شود و سطح شخصیت شما را به سطح شخصیت او تنزل دهد!
بیایید مثل یک قصاب که گوشت را شرحه شرحه می کند ما نیز "من"ها و به عبارتی "منیت" های درون خود را شرحه شرحه نماییم تا سینه مان از "من" ها خالی شده و با یاد خدا پر شود! رب اشرح لی صدری!
***********************
دسته بندی انسانها از نظر منیت:
1-انسان های خشن: انسان هایی که "من" ها و به عبارتی "منیت" ها در درونشان بسیار قوی هست. شما از چنین افرادی انتتظار رفتارهای نامناسب و خشن دارید. تکلیفشان با خودشان مشخص است! تکلیف بقیه هم با آنها مشخص است!
2-انسان های آرام: انسان هایی که "من" ها و به عبارتی "منیت" ها در درونشان ضعیف است. اما بعضی از "منیت"های خفته، گاهی چنان زبانه می کشند و شعله ور می شوند که خود انسان و بقیه را متعجب می کنند و این جاست که می گوید آیا این من بودم؟ بقیه نیز می گویند آیا این فلانی بود!
3- معصومین: انسان هایی که منیت ندارند و درونشان کلا پر از خداست که همان معصومین علیهم السلام هستند.
سئوال؟ دسته دوم که انسانهای باشخصیت و نازنینی هستند، چه کنند که "من" درونشان زبانه نکشد و شعله ور نشود و بعدش مجبور نشوند به خود بگویند که آیا این من بودم؟
جواب سئوال: جواب سئوال در همن کلمه "من" در روی سئوال "آیا این من بودم؟" مستتر است! خوب شرحه شرحه اش کن "منیت" را! رب اشرح لی صدری!
***********************
آیا این من بودم! این رفتار از من سر زد؟! چنین رفتاری زیبنده من بود؟!
گاهی رفتارهایی از ما که مدعی زندگی آرام و شخصیت مداری هستیم رخ می دهد که بعد از وقوع آن رفتار در کمال ناباوری به خود می گوییم آیا این من بودم؟! من را که همه انسان با شخصیتی می شناسند، پس چرا چنین کردم که نباید می کردم! "منیت" باعث شد تا چنان واکنش و رفتار نامناسبی از خود بروز دهم که در کمال ناباوری از خود شاکی شوم و بگویم آیا این "من" بودم؟!
امان از دست "من"، امان از دست "منیت"! شرحه شرحه اش کن! دورش بریز از درون! دورش بریز از سینه تا سینه ات از منیت ها خالی شده، فقط با یاد خدا پر شود و در زندگی به آرامش برسی! رب اشرح لی صدری!
***********************
به نام خداوند بخشاینده مهربان
**********************************
"لا اله الی الله" : نیست خدایی جز الله (خدای یکتا)
بت های درونم را می شکنم تا درونم فقط با خدای یکتا پر شود تا به آرامش برسم.
به مفهوم "لا اله الی الله" که فکر می کردم، دوران جاهلیت قبل از بعثت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) به خاطرم می افتاد، دورانی که مردمان مشرک، بت ها و الهه هایی دست ساز را شریک خداوند متعال قرار داده بودند! فکر می کردم که در عصر حاضر که بت پرستی چندان رایج نیست، لذا چه حکمتی دارد در هر شبانه روز بارها "لا اله الی الله" را در اذان و اقامه و نماز و ذکرها بخوانیم؟
آیا فقط اله قراردادن بتهای دست ساز بشر به معنای بت پرستی و شرک است؟
پس برای رسیدن به آرامش لازم است ما نیز ابراهیمی وار و محمدی وار که بت های زمانه خود را شکستند و ندای "لا اله الی الله" سر دادند، ندای "لا اله الی الله" سر دهیم و بتهای درونمان را بشکنیم.
**********************************
به نام خداوند بخشاینده مهربان
**********************************
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم هرکس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
**********************************